جدول محتوا

سیستیک فیبروزیس (CF)

خلاصه

سیستیک فیبروزیس (CF) یک بیماری اتوزومال مغلوب است که به دلیل جهش در ژن CFTR، یعنی ژن کد­کننده­‌ی پروتئین سیستیک فیبروزیس که پروتئین تنظیم­‌گر هدایتی در عرض غشای سلول می­‌باشد، به وجود می­‌آید. این جهش باعث تولید کانال­‌های کلری مختل در غشاهای سلولی غدد برون­‌ریز می­‌شود و علائم به دلیل تولید ترشحات بیش ازحد گرانرو و غیرطبیعی توسط این غدد شکل می­‌گیرند. اغلب اوقات اولین نشانه‌­ی بالینی سیستیک فیبروزیس ناتوانی در دفع موکونیوم (همان ایلئوس مکونیوم) است. بعدها، ریه‌­ها، سیستم گوارش و غدد عرق هم معمولاً درگیر می‌شوند. تجمع موکوس دارای گرانروی زیاد در برونش­‌ها و اختلال در پاک­سازی مژکی افراد بیمار را در معرض عفونت ریوی مزمن، کلونیزاسیون ریه توسط باکتری‌­های مقاوم و عوارض دراز-مدت مثل آمفیزم قرار می‌­دهد. اختلال در ترشحات پانکراس و ترشحات صفراوی باعث به وجود آمدن مشکات گوارشی و آسیب مزمن ارگانی می‌شود. تست عرق (pilocarpine iontophoresis) تست گلد استاندارد تشخیصی سطوح بالای کلر در عرق است، یافته‌­ای که نشانگر وجود بیماری سیستیک فیبروزیس می­‌باشد. روش درمانی اصلی، درمان علامتی است. البته، اخیراً گسترش تعدیل­‌کننده­‌های- CFTR یک روش درمانی بر اساس علت است که در افراد دارای جهش‌­های به­‌خصوص استفاده می­‌شود. میانگین امید به زندگی در این افراد 39 سال است. عوارض ناشی از بیماری ریوی مزمن اصلی‌ترین علت مرگ این افراد می‌باشد.

اپیدمیولوژی

  • دومین بیماری متابولیک ژنتیکی شایع در نژاد اروپای شمالی بعد از هموکروماتوز.
  • بروز: حدوداً 1 در 3500 نفر در آمریکا

اتیولوژی

  • CF یک بیماری وراثتی اتوزومی مغلوب است که بخاطر نقص پروتئین CFTR در نتیجه‌­ی جهش در ژن CFTR واقع بر روی بازوی بلند کرومزوم شماره 7 به وجود می­‌آید.
  • شایعترین جهش عامل بیماری CF  جهش دلتا F508 یا ΔF508 است، یک حذف نوکلئوتیدی که باعث نبود فنیل‌­آلانین (F) در جایگاه 508 پروتئین CFTR می­‌شود.

نکته: کودکانی که پدر و مادرشان، هردو، حامل هتروزیگوت ژن سیستیک فیبروزیس باشند به احتمال 25% دچار این بیماری می‌­شوند.

پاتوفیزیولوژی

  • نکات کلی
    • ژن CFTR پروتئین CFTR را کد می­‌کند، پروتئینی که جزء مهمی از کانال کلری دریچه‌­دار وابسته به ATP در غشاهای سلولی است.
    • ژن CFTR جهش­‌یافته پروتئین اشتباه تاشده ← باقی ماندن در شبکه‌­ی اندوپلاسمی زبر (rER) برای تخریب شدن← نبود کانال­‌های کلری دریچه‌­دار وابسته به ATP روی سطح سلول­‌های اپی­تلیال سراسر بدن (مثلاً اپی­تلیوم تنفسی و روده‌­ای، غدد عرق، قسمت برون­‌ریز پانکراس و غدد برون‌­ریز مربوط به ارگان‌های تولیدمثلی)
  • در غدد عرق
    • کانال کلری مسئول انتقال یون Cl از مجرا به داخل سلول است (یعنی بازجذب کلر از عرق به سلول)
    • کانال کلری دریچه‌­دار وابسته به ATP دارای اختلال ← ناتوانی در بازجذب Cl از مجرای غدد عرق ← کاهش بازجذب +Na و H2O ← دفع بیش ازحد نمک و افزایش سطح NaCl در عرق
  • در تمام غدد برون­‌ریز دیگر (مثلاً در لوله­‌ی گوارش یا ریه­‌ها)
    • کانال کلر مسئول انتقال Cl از سلول به داخل مجرا است (یعنی ترشح کلر از سلول به درون مجرا).

کانال کلری دریچه­‌دار وابسته به ATP ← ناتوانی در انتقال Cl داخل­‌سلولی از عرض غشا ← کاهش ترشح Cl و H2O ← تجمع Cl داخل سلول ← ↑ بازجذب +Na  (از راه ENaC) ← ↑ بازجذب H2O ← تشکیل موکوس دارای گرانروی زیاد ← اجتماع ترشحات و انسداد مجاری کوچک ارگان درگیر ←  التهاب مزمن و بازسازی بافتی ← آسیب ارگانی (قسمت “ویژگی­‌های بالینی” زیر را ببینید)

  ↑ افزایش بازجذب +Na ← افزایش پتانسیل عرض اپی­تلیالی بین مایع روده­ای و سطح اپی­تلیال افزایش می­‌یابد (یعنی اختلاف بار منفی افزایش می‌­یابد؛ مثلاً از حد طبیعی 13mv- به سطح غیرطبیعی 25mv-)

پاتوفیزیولوژی سیستیک فیبروزیس (کپشن)

یک جهش در ژن CFTR باعث نقص در سنتز پروتئین و درنتیجه نبود کانال­‌های کلری درچه‌­دار وابسته به ATP بر روی غشای سلول‌­های اپی­تلیال سراسر بدن می­‌شود (یعنی سلول‌های اپی­تلیال روده­‌ای و تنفسی، غدد عرق، قسمت برون‌­ریز پانکراس، و ارگان‌­های تولیدمثلی). کلر و سدیم معمولاً درحالت تعادل باهم‌دیگر قرار دارند، اما تجمع داخل‌­سلولی کلر در نتیجه­‌ی نبود انتقال­‌دهنده­­­‌های کلر باعث احتباس سدیم وآب داخل سلول می­‌شود (به دلیل فرایند اسمز). این اتفاق در نهایت منجر به شکل­‌گیری یک موکوس دارای گرانروی زیاد می‌شود، موکوس غلیظی که با انسداد مجاری هوایی و مجاری ارگان­‌های کوچک، التهاب و آسیب انتهایی ارگانی، به بافت­‌های بدن آسیب می‌زند.

لطفاً برای دسترسی کامل به تمام محتویات، اشتراک ویژه تهیه کنید.

error: محتوا محافظت‌شده می‌باشد

سیستیک فیبروزیس (CF)