نکته: کودکانی که پدر و مادرشان، هردو، حامل هتروزیگوت ژن سیستیک فیبروزیس باشند به احتمال 25% دچار این بیماری میشوند.
کانال کلری دریچهدار وابسته به ATP ← ناتوانی در انتقال –Cl داخلسلولی از عرض غشا ← کاهش ترشح –Cl و H2O ← تجمع –Cl داخل سلول ← ↑ بازجذب +Na (از راه ENaC) ← ↑ بازجذب H2O ← تشکیل موکوس دارای گرانروی زیاد ← اجتماع ترشحات و انسداد مجاری کوچک ارگان درگیر ← التهاب مزمن و بازسازی بافتی ← آسیب ارگانی (قسمت “ویژگیهای بالینی” زیر را ببینید)
↑ افزایش بازجذب +Na ← افزایش پتانسیل عرض اپیتلیالی بین مایع رودهای و سطح اپیتلیال افزایش مییابد (یعنی اختلاف بار منفی افزایش مییابد؛ مثلاً از حد طبیعی 13mv- به سطح غیرطبیعی 25mv-)
یک جهش در ژن CFTR باعث نقص در سنتز پروتئین و درنتیجه نبود کانالهای کلری درچهدار وابسته به ATP بر روی غشای سلولهای اپیتلیال سراسر بدن میشود (یعنی سلولهای اپیتلیال رودهای و تنفسی، غدد عرق، قسمت برونریز پانکراس، و ارگانهای تولیدمثلی). کلر و سدیم معمولاً درحالت تعادل باهمدیگر قرار دارند، اما تجمع داخلسلولی کلر در نتیجهی نبود انتقالدهندههای کلر باعث احتباس سدیم وآب داخل سلول میشود (به دلیل فرایند اسمز). این اتفاق در نهایت منجر به شکلگیری یک موکوس دارای گرانروی زیاد میشود، موکوس غلیظی که با انسداد مجاری هوایی و مجاری ارگانهای کوچک، التهاب و آسیب انتهایی ارگانی، به بافتهای بدن آسیب میزند.